زرتشتیان وام گیر غرب و محققین غربی (13)

به یاد دارید که بیان شد: آقای مارتین هاگ آلمانی جلودار زرتشتیان اصلاح طلب شد و آموزش آنها را به عهده گرفت و گاهان را از باقی اوستا جدا کرده و تنها آن را از خود زرتشت دانست ، و اصلاح طلبان با شعف غیر قابل وصف پشت سر او به راه افتادند.
امّا به نظر شما آیا سنّت گرایان و راست کیشان به حال خویش رها شدند و بر عقاید خود بدون پشتیبانی غرب باقی ماندند؟
پاسخ این است که سنت گرایان نیز دست آموزان غربیان هستند و با پشتیبانی غربیان به حیات عقیدتی خویش ادامه دادند.
بدین معنی که یک غربی (هاگ) اصلاح طلبان از پیش مهیّا شده را به سوی خویش کشانید و آنان را پیرو خود کرد
و غربی دیگر(هنری الکت) سنت گرایان را مجذوب خویش کرد و آنان را برای مبارزه با اصلاح طلبان و شبهات پیش رو
از هر سوی درس آموخت

حال برای وضوح این جریان به ادامه مطلب مراجعه کنید
ادامه نوشته

بهرام گور منجی ایرانویچ !!!

 

آیامی دانید که بهرام گور همان سوشیانت است !!!
آیا بهرام گور را می شناسید ؟


این را شنیده اید که روزی سوشیانت خواهد آمد و جهان را از دیوان و اهریمنان پاک میگرداند . در دیانت متأخر زرتشتی این مفهوم نجات بخشی پر و بال گرفته بگونه ای که به جای یک منجی قائل به ظهور و آمدن چند منجی شدند. وحتی به این هم قانع نشده زمان آمدن هر یک را معیّن کردند.
سخن را به اطاله نمی کشانم واینها آنچه نیست که قلم مرا امروز به حرکت در آورد ، آنچه مرا برانگیخت و قلم را به دستانم سپرد تا امانت گفتار را به اهلش بسپارم همان سرگفتار و عنوان نوشتار است . موبد موبدان دکتر اردشیر خورشیدیان در نوشتار خویش «پاسخ به پرسشهای دینی زرتشتیان ص129» چنین مینگارد...
ادامه نوشته

زرتشتیان وامگیر غرب و محققین غربی (12

از لطف دوستان که این روزها از نیامدن و نبودن من در فضای مجازی اینترنت و وبلاگ نویسی اظهار نگرانی ودلتنگی میکردند سپاسگذارم
وامّا ادامه سخن : اگر به خاطر گرامیتان باشد در سخنان پیشین بدینجا رسیدیم که مارتین هاگ آلمانی آن مطلب خطیر که نجات بخش عقایدی زرتشتیان بود را به آنان آموخت و آن اینکه گاهان از بقیه اوستا جداست وتنها گاهان است که کلام خود زرتشت است.اینک از همه متونی که ویلسن بدانها حمله کرد ، تنها گاهان نیاز به دفاع داشت ؛ وهاگ نشان داده بود که این آثار قابل ستایش را می شد دقیقاً به عنوان نوع ساده ای از از خدا باوری دانست که پیش تر آنان به رهبری اروپاییان به پیامبرشان نسبت داده بودند. خورشید جی کاما در این باره می گوید: «از آن روزگار، مسیحیان مجادله ای علیه پارسیان نکرده اند و پارسیان میگویند که هاگ به ما خدمت کرده است ، و او را پژوهشگر زرتشتی بزرگی می دانند»
در این زمان هاگ در هند با انگلیسی برجسته ای به نام ادوارد وست همکاری داشت که سر مهندس یکی از خطوط آهن هند بود.پارسیان بسیاری تا آن زمان بر روی خطوط آهن کار میکردند و وست به مطالعۀ ادبیات پهلوی آنان پرداخت و با تهیۀ متونی ویراسته وترجمه هایی دقیق از آنها ، این شاخه از نوشته های زرتشتی را به اروپاییان شناساند. هر کتاب پهلوی خط بطلانی بر نظریه های یکتا پرستی زرتشتی و نبود آیینهای دینی ، می کشید ، ولی این موضوع را همراه با گواهی اوستای متأخر به عنوان تحریفی از دین اولیه ، به کناری می نهادند. با این حال وست غرق در کتابهای پهلوی شد و خردمندانه و به آرامی در مورد اهمیت آنها برای درک کیش زرتشتی استدلال می کرد. وی در تفسیر و شرح آنها لا جرم به سمت چیزهایی سوق داده شد که در آن زمان بر سرشان مجادله بود
کتاب : زرتشتیان باورها و آداب دینی آنهاص238