انحراف دین زرتشت (1)

سرود9/32
آموزگار بد تعالم مذهبی را تحریف کرده و با آموزشهای نادرست خود انسان را گمراه و از هدف اصلی زندگی منحرف می سازد . او انسان را از توجه به راستی و درستی و اندیشه نیک و پاک باز می دارد . ای خداوند خرد و ای مظهر پاکی و راستی با سخنانی که از قلب و روحم تراوش می کند به درگاهت گله کرده و پناه می جویم...(آذرگشنسب، ترجمه آزاد)
تحوّل به دو صورت شکل می گیرد ؛ گاهی تحوّل صعودی و تکاملی است و راه به افق روشنی دارد، ولی گاه تحول به غروب و تاریکی است که این نوع تحول را می توان تحوّل سقوطی نام نهاد . به نظر اگر چه زرتشت به دنبال تحول صعودی و تکاملی بود ولی زرتشتیان و پیروان او در طول تاریخ به نام تحوّل در دین ، زرتشتیگری را به سقوط و تاریکی کشاندند
موجودیت زن از دیدگاه بندهش
.jpg)
اگر چه علاقه ای به نگاشتن در این مقوله( زن در متون زرتشتی ) ،نداشتم ولی چه کنم که در مقام پاسخگویی از دوست گرامی یعنی انجمن بشترنا برآمدم. آنچه در مورد زن در دیانت زرتشتی از اینجانب در پاسخ به آنتی احمق بیان شد ، از شنیده هایم حکایت داشت و فی الحال اندرزنامه آذر باد در اختیارم نیست که مدرک ارائه دهم ولی آنچه به وضوح در متون زرتشتی یافت می شود ، موجودیت اهریمنی زن می باشد ،اگر به بندهش (فرنبغ دادگی، ص83) نظری بیافکنید .این چنین بیان میدارد:
((هرمزد ، هنگامی که زن را آفرید، گفت که «تو را نیز آفریدم (در حالی) که تو را سردۀ پتیاره(=بدکرداری) از جهی(= دختر اهریمن، که ظاهراً زنان از او پدید آمده اند، یا سهمی ازآن در خوددارند) است . تو را نزدیک کون دهانی آفریدم که جفت گیری تو را چنان پسند افتد که به دهان مزۀ شیرین ترین خورش ها ؛ (و) از من تو را یاری است ، زیرا مرد از تو زاده شود ، (با این وجود)مرا نیز که هرمزدم ، بیازاری، اما اگر مخلوقکی را می یافتم که مرد را از او کنم ، آنگاه هرگز تو را نمی آفریدم، که تو را آن سردۀ پتیاره از جهی است .اما در آب و زمین وگیاه و گوسفند، بر بلندی کوهها و نیز ژرفای روستا خواستم و نیافتم مخلوقکی که مرد پرهیزگار از او باشد جز زن (که) از (سردۀ) جهی پتیاره است ».
این را نیز گوید که چون فره از جم بشد ، به سبب بیم از دیوان ، دیوی را به زنی گرفت و جمگ ، خواهرش را به زنی به دیوی داد....))
آنچه که در این متن زرتشتی و متون مشابه به روشنی دیده می شود این است که آفرینش زن بنیادی اهریمنی داشته و زن از نسل اهریمن است وهدف از آفرینش او تنها بخاطر بستر بودن برای بوجود آوردن مردان است.
دومین نکته ای که در این متن جلوه گری می نماید این است که اهورا مزدا اذعان میدارد که زن او را بیازارد
سوم اینکه هرمزد اعلام میدارد که اگر می توانست چیز دیگری را برای بوجود آوردن مردان بیافریند هرگز زن را نمی آفرید ، و ایجاد زن از روی ناچاری در یافتن بستری برای بوجود آوردن مردان است.
فعلاً به همین مقدار بسنده می کنم
منبع : کتاب بندهش فرنبغ دادگی ، ترجمه مهرداد بهارقسمت" دربارۀ چگونگی زنان"، ص 83
زرتشتیان وامگیر غرب و محققین غربی(16)
زرتشتیان وامگیر غرب و محققین غربی(15)
زرتشت در نظر علمای اهل کتاب

اگر نظری به متن سخن پرفسور کای بار در مورد توماس هاید بی افکنید جمله ای را می بینید که با ستاره مشخص شده است و آن این است که «زرتشت به ظهور مسیح بشارت داده و از پیامبران بنی اسرائیلی علم و حکمت آموخته است.» شاید این جمله برای شما دوستان تازگی داشته باشد . من این مطلب را در کتاب تاریخ طبری دنبال کردم و تنها برای شما نقل قول می کنم و در مورد صحت و عدم صحت آن هیچ نمیدانم و نمی توانم اظهار نظر بکنم.
از هشام بن محمد نقل شده : « در زمان ویشتاسپ زرتشت ظهور کرد ، همو که مجوسیان و گبران گمان کردند که او پیامبرشان است. برخی از علماء اهل کتاب گمان کرده اند که زرتشت از اهالی فلسطین و خادم برخی از شاگردان إرمیای نبی بوده ، و نزد آن بزرگ دارای جایگاه و احترام بوده است ولی زرتشت به آن بزرگ خیانت کرد و او را تکذیب کرد آن بزرگ زرتشت را نفرین کرد و خداوند او را به بیماری پیسی مبتلا کرد ، و او روانه آذربایجان شد. پس دین مجوسیة (زرتشتی) با او شروع شد ، سپس از آذربایجان راهی شهر ویشتاسپ یعنی بلخ شد . آن زمان که به نزد ویشتاسپ رسید دین خود را بر او عرضه کرد و ویشتاسپ آن را پسندید ، و مردم را به اجبار و زور به دخول در دینش وا داشت و بسیاری از مردم و رعیتش را در این راه کشت و بسیاری را خوار و فرومایه کرد.
منبع :تاریخ طبری ج ۱ ص ۳۴۹
زرتشتیان وامگیر غرب ومحققین غربی(14)
![]()
حتماً به یاد دارید که من با بیان این موضوع ( زرتشتیان وامگیر غرب و محققین غربی ) از زبان و بیان پروفسور مری بویس برخی تحولات قرون هجدهم به بعد را بیان داشتم . ایشان گفتند که انگلیسی ها مدرسه عالی الفینستن را برای پارسیان هند تأسیس کردند ، و کمی بعد با گسترش آن ، مدرسه عالی را به بنیاد الفینستن تبدیل کردند. مری بویس برای ما سهم برخی مؤثران غربی در شکل دهی و تبیین جدید آیین زرتشتی مشخص کرد.او برای ما از توماس هاید گفت ، از آنکتیل دوپرن، از جان ویلسن اسکاتلندی از مارتین هاگِ آلمانی ، از خورشید جی کاما و کلاسهای او، از روند اصلاحات عامدانه و غیر عامدانه ، از اصلاح طلبان و راست کیشان، از ادوارد وست و هنری الکت و...
ولی این بار می خواهیم پای سخن یکی دیگر از محققین بنشنینیم و از از زبان او بشنویم.
دین کورش(2)
پس از بیان نظریه مری بویس اینک نظریه یکی دیگر از محققین (آر سی زنر) را در مورد دین کورش بیان می کنم.
باشد که دوستان بتوانند برخی از مسائل را از یکدگر تفکیک داده و تاریخ را درست تحلیل کنند.

بیایید با هم به دنبال واقعیت بگردیم